استدلال به حدیث غدیر
پایگاه تحقیقاتی اسلام تکس
اثبات اسلام ، تشیع و پاسخ به شبهات + اسناد تصویری و اینترنتی

استدلالات امیر مؤمنان (ع) به حدیث غدیر بر اثبات امامت

استدلال در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
عن إبن عباس : أن علياً كان يقول في حياة رسول الله (ص)... والله إني لأخوه ووليه وإبن عمه ووارثه ، فمن أحق به مني .
ابن عباس گفت: حضرت علی علیه السلام دائما در زمان حیات حضرت رسول (ص) میفرمود من برادر پیامبر (ص) و ولی او و پسر عموی او و وارث او هستم ، پس چه کسی به او از من احق تر است؟!
هیثمی پس از نقل این روایت ، می گوید: رواه الطبراني و رجاله رجال الصحيح‏
مجمع الزوائد - كتاب المناقب - باب مناقب علي (ع) - باب فی قتاله و من یقاتله - ج 9 ص 134 ح 14765
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?bk_no=87&ID=2934&idfrom=14891&idto=14894&bookid=87&startno=2
الاحادیث المختارة (احادیث صحیح و حسن) - آخرُ - عبدالله بن عباس عن علی علیه السلام - ح 571
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?indexstartno=0&hflag=1&pid=634433&bk_no=1711&startno=5
در مقاله اي به تفصيل در مورد سند اين روايت بحث كرده ايم :
http://alsonnat.blogfa.com/post/57
استدلال پس از سقیفه
حضرت امام علی (ع) به حضرت سلمان (ع) فرمودند:
أَخْبَرَنِي رَسُولُ اللَّهِ ص أَنَّ إِبْلِيسَ ورُؤَسَاءَ أَصْحَابِهِ شَهِدُوا نَصْبَ‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ ص إِيَّايَ لِلنَّاسِ بِغَدِيرِ خُمٍّ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وجَلَّ فَأَخْبَرَهُمْ أَنِّي أَوْلَى بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وأَمَرَهُمْ أَنْ يُبَلِّغَ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله به من خبر داد كه شيطان و سران اصحابش نگران بودند كه پيامبر اكرم در روز غدير خم مرا به امر خداوند عزّ و جلّ، (به امامت و خلافت) بر مردم نصب كرد و به آنها خبر داد كه من نسبت به آنها از خود آنها سزاوارترم و به آنها فرمود تا حاضران به غائبان برسانند.
 الكافي للکلینی - ج ‏8، ص343-344 با سند صحیح
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/1129_الكافي-الشيخ-الكليني-ج-٨/الصفحة_367#top
استدلال در زمان خلافت عثمان
عن سليم بن قيس الهلالي قال : رأيت عليّاً عليه السلام في مسجد رسول الله صلّى الله عليه وسلّم في خلافة عثمان ( رض ) وجماعة يتحدّثون ويتذاكرون العلم والفقه .... وفي الحلقة أكثر من مئتي رجل فيهم علي بن أبي طالب عليه السلام.... فأكثر القوم وذلك من بكرة إلى حين الزوال ، وعثمان في داره لا يعلم بشيء ممّا هم فيه ، وعلي بي أبي طالب ساكت لا ينطق [ هو ] ولا أحد من أهل بيته .
فأقبل القوم عليه فقالوا : يا أبا الحسن ما يمنعك أن تتكلّم ؟ فقال : ما من الحيّين إلاّ وقد ذكر فضلاً وقال حقّاً  ثم أمر فنودي بالصلاة جامعة ثم خطب فقال : أيّها الناس أتعلمون أنّ الله عزّ وجلّ مولاي وأنا مولى المؤمنين وأنا أولى بهم من أنفسهم ؟ قالوا : بلى يا رسول الله
قال : قم يا علي
فقمت
فقال : مَن كنت مولاه فعليّ هذا مولاه اللّهمّ والِ مَن والاه وعادِ مَن عاداه
فقام سلمان فقال : يا رسول الله ولاء كماذا ؟ فقال : ولاء كولايتي مَن كنت أولى به من نفسه فعليّ أولى به من نفسه . فأنزل الله تعالى ذكره: (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا)  فكبّر النبي صلّى الله عليه وسلّم ، قال : الله أكبر تمام نبوّتي وتمام دين الله ولاية علي بعدي
سلیم بن قیس هلالی نقل میکند که دیدم علی علیه السلام در زمان خلافت عثمان ، در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله نشسته و گروهی نیز حدیث میگویند و مطالب علمی و فقهی بیان میکنند..... در آن گروه ، بیش از 100 نفر بود که علی بن ابیطالب یکی از آنها بود ..... پس آن گروه مردم (صحبت کردن در مورد احادیث و فضائل ) را آنقدر طول دادند که از صبح تا غروب طول کشید و در این مدت نیز عثمان در خانه اش بود و از حرفهایی که گفته میشد اصلا با خبر نبود . و همچنین علی و هیچیک از اهل بیت او (علیهم السلام) سخنی نمی گفتند.
پس آن گروه رو به علی علیه السلام کردند و گفتند : ای اباالحسن ! چرا سخن نمی گویی؟ فرمود : هیچکس اینجا نیست الا اینکه فضلی از خودش را بیان کرد . گفتند : آری
سپس علی علیه السلام فرمود: پس در روز غدیر ، پیامبر امر به نماز جامعه کرد و سپس خطبه خواند و گفت: ای مردم ! آیا میدانید خداوند متعال مولای من و من مولای مومنین و اولی به نفس ایشان از خودشان هستم ؟ مردم گفتند : آری ای رسول الله
پس پیامبر فرمود : ای علی برخیز
 من نیز برخاستم
پیامبر فرمود : هر کس من مولای او هستم پس این (علی ) هم مولای اوست . خدایا دوست بدار دوستانش و دشمن بدار دشمنانش
پس سلمان برخاست و گفت : ای رسول الله ! این چه نوع ولایتی است ؟
پیامبر فرمود : ولایتی همچون ولایت من . پس هر کس که من اولی به او از نفسش هستم ، علی (علیه السلام) نیز اولی به او از نفسش میباشد.
خداوند متعال نیز این آیه را نازل کرد : الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا پیامبر نیز تکبیر گفتند و فرمودند : الله اکبر از تمام نبوت من و تمام دین الله و ولایت علی (ع) بعد از من..
فرائد السمطين - ج 1 ص 315

http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/10390
استدلال در شورای شش نفره
أما حديث الغدير فهو أنه عليه السلام قد جمع الناس يوم غدير خم موضع بين مكة والمدينة بالحجفة وذلك بعد رجوعه عن حجة الوداع وكان يوما صائفا حتى أن الرجل ليضع رداءه تحت قدميه من شدة الحر وجمع الرجال وصعد عليه السلام عليها وقال مخاطبا معاشر المسلمين ألست أولى بكم من أنفسكم قالوا اللهم بلى قال فمن كنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله وهذا حديث متفق على صحته أورده علي رضي الله عنه يوم الشورى عندما حاول ذكر فضائله و لم ینکره احد.
اما حدیث غدیر، همانا رسول خدا«صلی الله علیه وآله»مردم را در روز غدیر خم در مکانی بین مکه و مدینه در جحفه جمع نمود، واین امر بعد از بازگشت از حجةالوداع بود، وآن روز، روزی بسیار گرم بود به گونه ای که از شدت گرما مردم ردای خود را به زیر پای خود افکنده بودند و مردم را جمع نموده و پیامبر بالا رفته و مردم را مخاطب قرار دادند : ای گروه مسلمین ! آیا من به شما از نفس شما اولی و سزاوار نیستم ؟ مردم گفتند: بله. پیامبر فرمودند : پس هر کس من مولای اویم پس ، پس علی مولای او می باشد . خداوندا دوست بدار موالی او را و دشمن بدار دشمن او را . یاری کن هر کس او را یاری کند و مخذول کن هر کس او را مخذول نماید.
این حدیث اجماع بر صحت آن می باشد و علی علیه السلام آن را در روز شوری ، در حین بیان فضائلش بیان نمود و هیچکس آن را رد نکرده است.
شرح المقاصد في علم الكلام ، ج 2 ص 289 - 290
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/4502_شرح-المقاصد-في-علم-الكلام-التفتازاني-ج-٢/الصفحة_289#top
ابن مردويه ، قال : حدّثنا أبو بكر أحمد بن محمّد بن أبي دارم ، قال : حدّثنا المنذر بن محمّد ، قال : حدّثني أبي ، قال : حدّثني عمّي ، قال : حدّثني أبي ، عن أبان بن تغلب ، عن عامر بن واثلة ، قال : كنت على الباب يوم الشورى وعليّ ( عليه السلام ) في البيت فسمعته يقول : .... أنشدكم بالله أمنكم مَن نصبه رسول الله (صلى الله عليه وآله) يوم غدير خمّ للولاية غيري ؟ قالوا : اللّهمّ لا
جناب عامر بن واثله میگوید : در روز شوری پشت درب ایستاده بودم و علی (علیه السلام) درون خانه بود و میگفت: شما را به خدا قسم میدهم آیا از شما کسی غیر از من هست که رسول الله صلی الله علیه و آله او را در روز غدیر خم بر ولایت نصب کرده باشد ؟
آنها گفتند : نه به خدا
مناقب ابن مردویه - ص 132 ح 162
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/3429_مناقب-علي-بن-أبي-طالب-ع-وما-نزل-من-القرآن-في-علي-ع-أبي-بكر-أحمد-بن-موسى-ابن-مردويه-الأصفهاني/الصفحة_126#top
استدلال در زمان خلافت خود
روایات صحیح السندی وجود دارد که امام علی (ع) مردم را در رحبه (ظاهرا حیاط مسجد کوفه) جمع کردند و آنها را قسم دادند که هر کس حدیث غدیر را از زبان نبی مکرم (ص) شنیده است ، بر خیزد و شهادت دهد...
برای مثال هیثمی می نویسد:
حضرت على علیه السّلام مردم را در رحبه گرد آورد و فرمود : سوگند مىدهم هر مرد مسلمانى که غدیر خم را به خاطر دارد و سخنى را که در آن روز از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیده است ، از جا برخیزد . سى تن از مردم براى اقامه شهادت بپا خاستند ـ ابو نعیم گفته است که افراد بسیارى شهادت دادند ـ و اعلام کردند آن هنگام که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله دست امیر المؤمنین على علیه السّلام را به دست مبارک خود گرفت خطاب به مردم فرمود:
آیا می‌دانید که من شایسته‌تر به مؤمنان از خود آنها مىباشم ؟ همگى فرمایش رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله را تصدیق کردند . رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود:
هر کس من مولای او هستم ،‌ این [علی] مولای او است ، پروردگارا ! دوست على را دوست بدار ، و دشمن على را دشمن بدار
ابو طفیل گفت : از میان جمع در حالى بیرون رفتم که در خودم احساس ناراحتى میکردم ، و در بازگشت از اجتماع مردم ، به دیدار «زید بن ارقم» رفتم و به او گفتم : از على چنین و چنان شنیدم و ناراحت شدم ! «زید» گفت : آنچه را که شنیدى انکار مکن ! به دلیل آن که، آنچه را که استماع کردهاى من خود از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیده ام.
هیثمی بعد از نقل روایت می‌گوید: رواه أحمد ورجاله رجال الصحیح غیر فطر بن خلیفة وهو ثقة
 مجمع الزوائد - کتاب المناقب - باب مناقب علی... - باب قوله... من کنت مولاه فعلی مولاه - ح 14612
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?bk_no=87&ID=2912&idfrom=14737&idto=14768&bookid=87&startno=2
ابوبکر هیثمی در مجمع الزوائد و منبع الفوائد - کتاب المناقب - باب مناقب علی... - باب قوله... من کنت مولاه فعلی مولاه تعدادی از این روایات را جمع آوری کرده است که اینجا به آن دسته از روایاتی که هیثمی آنها را صحیح یا حسن دانسته است ، اشاره میکنیم:
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?bk_no=87&ID=2912&idfrom=14737&idto=14768&bookid=87&startno=3
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?bk_no=87&ID=2912&idfrom=14737&idto=14768&bookid=87&startno=4
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?bk_no=87&ID=2912&idfrom=14737&idto=14768&bookid=87&startno=5
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?bk_no=87&ID=2912&idfrom=14737&idto=14768&bookid=87&startno=14
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?bk_no=87&ID=2912&idfrom=14737&idto=14768&bookid=87&startno=17
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?bk_no=87&ID=2912&idfrom=14737&idto=14768&bookid=87&startno=19
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?bk_no=87&ID=2912&idfrom=14737&idto=14768&bookid=87&startno=24
محمد ناصرالدین ألبانی نیز روایات این واقعه را تصحیح کرده است:
سلسلة الأحادیث الصحیحة - ج 4 ص 343
http://www.sonnat.net/upload/article/5C1D1E4A.2F24.4D94/HEOP3FUH_pic.jpg?rnd=
ابن اثیر جزری می نویسد:
  قال أبو إسحاق : وحدثني من لا أُحصي : أن علياً نَشَد الناس في الرَّحْبَة : مَنْ سَمِعَ قول رسول الله : ( من كنت مولاه فَعَلِيّ مولاه ، اللهم وال من والاه وعاد من عاداه ) . فقام نفر شهدوا أنهم سمعوا ذلك من رسول الله ، وكتم قوم ، فما خرجوا من الدنيا حتى عموا ، وأصابتهم آفة ، منهم : يزيد بن وديعة ، وعبد الرحمن بن مُدْلِج . أخرجه أبو موسى
ابو اسحاف میگوید : افراد زیادی برای من حدیث کردند که علی (علیه السلام) در رحبه مردم را سوگند داد که آیا این سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله را شنیدند که فرموده اند : من كنت مولاه فَعَلِيّ مولاه ، اللهم وال من والاه وعاد من عاداه . گروهی برخاستند و شهادت دادند که آنها این سخن را از پیامبر شنیده اند. و گروهی نیز این حقیقت را پنهان کردند ( و شهادت ندادند) و (این گروه) از دنیا نرفتند مگر اینکه کور شدند و آفت و مریضی گرفتند از جمله : یزید بن ودیعه ، عبدالرحمن بن مدلج
أسد الغابة في معرفة الصحابة - ج 2 ص 214
http://islamport.com/w/tkh/Web/266/714.htm
و جالب است که بعضی از علمای اهل سنت گفته اند:
في رواية لأحمد أنه سمعه من النبي - صلى الله عليه وسلم - ثلاثون صحابيا ، وشهدوا به لعلي لما نوزع أيام خلافته
 30 تن از صحابه که در غدير خم بودند، بلند شدند و شهادت دادند بر اينکه ما در غدير خم بوديم و پیامبر (ص) حدیث غدیر را فرمودند و این هنگامی بود که با امام علی (ع) در ایام خلافتش نزاع شد.
مرقاة المفاتیح شرح مشکاة المصابیح - کتاب المناقب و الفضائل - باب مناقب علی (ع) - شرح ح 6091
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?bk_no=79&ID=292&idfrom=12109&idto=12150&bookid=79&startno=4
الصواعق المحرقة - ج 1 ص 106
http://shamela.ws/browse.php/book-6544/page-377#page-102
و نیز روایت شده است

عن رِيَاحِ بن الحرث قال جاء رَهْطٌ إلى عَلِىٍّ بِالرَّحْبَةِ فَقَالُوا السَّلاَمُ عَلَيْكَ يا مَوْلاَنَا قال كَيْفَ أَكُونُ مَوْلاَكُمْ وَأَنْتُمْ قَوْمٌ عَرَبٌ قالوا سَمِعْنَا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم يوم غد يرخم يقول من كنت مَوْلاَهُ فان هذا مَوْلاَهُ قال رِيَاحٌ فلما مَضَوْا تَبِعْتُهُمْ فَسَأَلْتُ من هَؤُلاَءِ قالوا نَفَرٌ مِنَ الأَنْصَارِ فِيهِمْ أبو أَيُّوبَ الأنصاري
رباح نقل كرده كه گروهي در صحن مسجد به نزد علي عليه السلام آمده و عرض كردند : سلام بر تو اي مولاي ما ، علي عليه السلام فرمود : من چگونه مولاي شما هستم در حالي كه شما گروهي عربی هستيد؟ گفتند : در روز غدير از رسول خدا شنيديم كه مي‌فرمود : « هر كس كه من مولاي اويم ، علي مولاي اوست » رباح گفت : وقتي آنها رفتند ، تعقيبشان كردم ( و از چند نفر پرسيدم ) اين‌ها كه هستند ؟ گفتند : گروهي از انصارند كه در ميانشان ابوايوب انصاري است .
هیثمی بعد از نقل این روایت میگوید: ورجال أحمد ثقات
مجمع الزوائد - کتاب المناقب - باب مناقب علی... - باب قوله... من کنت مولاه فعلی مولاه - ح 14610
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?idfrom=14737&idto=14768&bk_no=87&ID=2912
تاکید امیرالمومنین علیه السلام بر قومیت عربی آنها و تذکر این مطلب نشان از این دارد که مراد آنها از مولی ، اولی به تصرف بوده اس ت چرا که منظور امام (ع) این است که شما عرب هستید و قومی آزاد می باشید و چگونه است که من بر شما که قومی آزاد هستید مولا هستم ؟
مؤید این مطلب روایتی است که می گوید:
وقتی مردم تاب تحمل حکومت جابرانه و ظالمانه حجاج بن یوسف ملعون را نداشتند به نزد حسن بصری آمده و از او در این مورد نظر خواستند و او نیز به ایشان دستور داد تا صبر کنند !
فخرجوا من عنده يقولون : نطيع هذا العلج ، ونحن قوم عرب
افرادی که در نزد حسن بصری بودند از نزد وی خارج شدند در حالی که می گفتند : از این کافر اطاعت کنیم در حالی که ما قومی عربی هستیم؟!
الكنى والأسماء للدولابی (م 310 هـ) - ج 3 ص 1035 ح 1817
http://shamela.ws/browse.php/book-13056/page-1962#page-2555
البته استدلالات دیگری نیز وجود دارد ولی به ذکر همین ها اکتفا می کنیم.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








ارسال توسط حسین